
«اخبارنامه»، اثرى بى مانند به زبان فارسى و حاوى شرح حوادث و رويدادهايى است كه در يك دوره تقريبا يكصدساله، از دوره نادرشاه افشار تا اواخر سلطنت فتحعلى شاه قاجار در سرزمين تالشان اتفاق افتاده است. مولف در بيان انگيزه خود از نگارش اين اثر مىنويسد: پس من ميرزا احمد ميرزا خداويردى اغلى در سن هفتاد سالگى بر خود لازم دانسته وصف آبا واجداد و خود را به رقم تحرير بياورم كه بعد از من اولادان من بخوانند و بدانند.» با توجه به سن مولف، كه ظاهرا هفتاد و هفت سال به طول انجاميده است، به نظر مىرسد، ميرزا احمد در سال ١٢٩٩ق. شروع به نوشتن كتاب كرده و آن را در ١٣٠٧ق. در مدتى كمتر از هشت سال به پايان برده است.
كتاب، متشكل از چهار بخش است كه بخش نخست آن از دوره نادرشاه آغاز مىشود و در زمان آقا محمدخان پايان مىيابد. بخش دوم كتاب كه وقايع آن به دوره آقا محمدخان اختصاص دارد، با فرار مرتضى قليخان - برادر آقا محمدخان - به سرزمين تالش آغاز مىشود كه طى آن حاكميت ميرمصطفىخان بر اين منطقه به تفصيل بازگو مىشود. در بخش سوم، شرح مشاهدات نويسنده از دوره دوم جنگهاى روس و ايران درج گرديده است. در بخش پايانى كتاب، شرح حال نويسنده با اشاره به چگونگى تسلط روسها بر منطقه تالشان و نابودى خاندان ميرمصطفىخان و سرانجام اين خاندان و نيز جنايات روسها در اين خطه بيان شده است.
بخش نخست كتاب، از دوره نادرشاه آغاز و تا زمان آقا محمدخان پايان مىيابد كه ميرزا احمد از پدرش، ميرزا خداويردى، يا ديگران شنيده و آن را به نگارش درآورده است. نويسنده در اين بخش قصد دارد خاندان ميرمصطفىخان، پسر قرهخان فرزند ميرعباسبيگ را كه پس از مرگ نادرشاه به هواى به دست گرفتن قدرت و حاكميت بر تالش شمالى با سهراب بيگ به رقابت پرداخت، را از نسل پيامبر، و حاكميت او بر تالش شمالى را از مقدرات الهى بداند؛ در نتيجه ضمن توصيف ماجراى آمدن ميرعباسبيگ از روستاى هير خلخال به تالش شمالى، از ارتباط وى با خداوند سخن مىگويد كه بى گمان داستانى بيش نيست. بخش دوم كتاب، در دوره آقا محمدخان قاجار، با فرار مرتضى قلىخان، برادر آقامحمدخان - كه مولف آن را رضاقلىخان، برادر فتحعلى شاه، مىداند - به سرزمين تالش و حاكميت ميرمصطفىخان آغاز مىشود كه مولف اين حوادث را با تفصيل بيشترى از پدرش روايت مىكند. در اين بخش مولف اطلاعات گستردهاى از چگونگى درگيرىهاى دو دولت روس و ايران در سرزمين تالش ارائه مىدهد. بخش سوم كتاب كه با مرگ مير مصطفىخان آغاز مىشود؛ شامل دو بخش است: بخش نخست مطالبى است كه مولف به نقل از پدرش نوشته و بخش دوم بيشتر شرح مشاهدات ميرزا احمد از دوره دوم جنگهاى روس و ايران است كه به مراتب تفصيل بيشترى دارد. بخش پايانى كتاب كه شرح حال نويسنده و پدرش در دوران پس از جدايى از ميرحسين خان، پسر مير مصطفىخان، است، مطالب دست اولى از چگونگى تسلط روسها بر منطقه و نابودى خاندان ميرمصطفىخان، تبعيد تالشان به سيبرى، بخشش زمينهاى تالشان به فرماندهى نظامى روسى مستقر در منطقه، غارت اموال سرزمين تالش توسط روسها، نيرنگ برادران ميرحسين خان براى تسليم وى به فرمانده روسى لنكران، محدوديتهاى ايجاد شده براى سفر تالشان، مهاجرت اقليتهاى غير تالشى از ارانى، ارمنى و روسى به سرزمين تالش و سرانجام اطلاعاتى در مورد بالاخان، حاكم كرگانرود، و عليقلىخان، حاكم تالش دولاب، به خوانندگان ارائه مىدهد.
اخبارنامه در مقايسه با آثار ساير نويسندگان ديگر ويژگىهاى منحصر به فردى دارد كه عبارتند از: صراحت گفتار، نداشتن تسلط كامل به دستور زبان فارسى، يكسان به كار بردن حروف مترادفى؛ چون: ق \غ، چ \ج، ز \ض، ح \ه و... و در نتيجه داشتن غلطهاى املايى متعددى؛ همچون: حياط \حياتف، هولناك \حولناك و...، تعصب نسبت به مردم مسلمان ايران و زبان فارسى و در برابر بيزارى از روسها.
اخبارنامه نخستين بار در سال ١٩۵۵م. توسط موسى اصغرلى، كارمند ارشد دانشگاه تاريخ آذربايجان شوروى، به زبان تركى ترجمه و چاپ شد. على حسين زاده، كارمند ارشد انستيتو تاريخ آكادمى علوم باكو دوباره آن را به تركى ترجمه نمود و در سال ١٩٧۵م. با الفباى كريل چاپ نمود. نسخه حاضر در برنامه كه به كوشش آقاى حسين احمدى مورد پژوهش قرار گرفته، حاوى پاورقىهايى به قلم وى، نمايه اشخاص، نمايه اماكن و ضمائم مىباشد.
١- احمدى، حسين، تاريخ روابط خارجى، علوم سياسى، تابستان ١٣٨١، شماره ١١. ٢- معرفىهاى گزارشى، آينه پژوهش، مرداد و شهريور ١٣٨۴، شماره ٩٣. ٣- متن كتاب.
ادامه مطلب